ساعت سه نصف شب پدرم از خواب بیدارم میکندباید لبا س بپوشم بروم خرسید جواد وخر مدآ قا را از طویله که نزدیک هم در وسط ده دهگردان بود بیاورم ۰ا لبته ریسمان وتنگ ویاسه خرها نباید فراموش میشد ۰پدرم هم خر خودمان را پا لون کرده، تنگ ویاسه روی پا لون بسته شده همراه یک خورجین که نون، کمی ماست، کوکو، قند ، چای ویک کتری رویی سیاه درآ ن قرارداشت۰کاملان هوا تاریک است راه میافتادیم از کناررودخانه ، بالای راه آهن ، کوره راه ها به دامنه کوهی میرسیدیم که پشت باغ فیض ا لله قرارداشت۰بعدازدوساعت پیاده سواره رفتن میرسیدیم به محلی که باید برای سوخت زمستان ذغال درست کنیم۰ دیگه صبح شده ومیتوان بوته را ازهیزم تشخیص داد پدرم شروع میکند به کندن هیزمهایی که باید تبدیل بذغال بشه من کمی بوته وهیزم خشک جمع میکنم آ تش روشن کرده،کتری سیاه را از خورجین بیرون میاورم باندازه لازم آ ب میریزم تا چای درست کنم نان وچای بخوریم۰بعد از خوردن صبحانه باید تمام هیزمها را جمع وبه جایی بیاورم که پدرم برای کندن کوره ذغال تایین کرده۰هیزمها، کندل، ورس وغیچ نامیده میشد۰وقتی پدرم حساب میکرد باندازه کافی برای ذغال درست کردن وسه بارالاغ هیزم جمع کردایم خودش شروع میکرد به کندن کوره ذغال که به پهنای ۱/۵ در۲/۵وارتفاع ۱ متربود ۰من باو کمک کرده تا کوره آ ماده شود کمی بوته وهیزم خشک جمع ودروسط آ ن آ تش روشن میکنم ۰پدربقیه هیزمهای جمع شده را آهسته و بطور مداوم درکوره میریزد تا به ذغا ل تبدیل شود ۰من درا ین ضمن باید هیزم بیشتری کنده وبه نزدیک کوره بیاورم تا کم نباشد۰وقتی هیزمها میسوخت پدرم مرتب با بیل پهن آ تشها را به تمام کوره منتقل کرده وآ نرا میکوبید تا کاملان فشرده شود۰ حالاهیزمها تمام شده کوره پرازآ تش وما باید از یکطرف آن شروع کنیم سطح کوره را باخاک نرمی که در اطراف آ ن آماده کرده بپوشانیم تا هیچ را ه نفس کشیدن برای آتش نباشد وگرنه همه آ ن خاکستر میشود۰پدرم صورتش از حرارت سوخته منهم همینطوراز یکطرف حرارت آ تش واز طرف دیگرحرارت آ فتاب۰دیگه وقت بستن بارالاغها حرکت بسمت خانه رسیده پدر تا میتواند بار آ نهارا سنگین میکند تا هیزم بیشتری بیاوریم ۰آنروزبار خر سید جواد ازهمه بزرگتربود سرباری هم داشت۰بعدازاطمینان کامل ازهمه چیزراه افتادیم هنوز براه اصلی نرسیده در دامنه کوه بارخرسید جوا د به سنگی گیرکرد خربدبخت کنترلش را از دست داد زمین خورد پدر تلاش کرد آ نرا بگیرد اما موفق نشد در نتیجه گاهی خررا وگاهی بارهیزم دیده میشد همینطور قلت میخورد وپایین میرفت تا خلاصه تنگ ویاسه وتنابها پا ره هیزمها پراکنده وخرآزا دشد وتوانست خودش را جمع وجور کند۰پدرعصبانی وخسته بسراغ خررفت همه جای بدنش را بازرسی پالونش را مرتب کرد آ ورد بالا بمن هم دستور داد بروم هیزمها راجمع کرده پشته کنم وبالابیاورم وخودش هم آ مد بکمکم۰آ نروز هوا دیگر تاریک شده بود که بخانه برگشتیم من سردرد شدیدی داشتم که فراموش شدنی نیست۰